سلام ! می شه با هم حرف بزنیم...

4 ساله که بودم فکر می کردم پدرم هر کاری رو می تونه انجام بده .

 5 ساله که بودم فکر می کردم مادرم خیلی چیزها رو می دونه .

 6 ساله که بودم فکر می کردم پدرم از همة پدرها باهوشتر.

8 ساله که شدم ، گفتم مادرم همه چیز رو هم نمی دونه.

14 ساله که شدم با خودم گفتم ! اون موقع ها که پدرم بچه بود همه چیز با حالا کاملاً فرق داشت.



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 31 مرداد 1394برچسب:میشه با هم حرف بزنیم,
ارسال توسط آرش

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)